توی اسخر ویلامون داشتم شنا میکردم رفتم سونا و جکوزی بعدش خسته و کوفته لباسایی که بابام از ایتالیا خریده بود تنم کردم با گوشی اپلم داشتم کار می کردم میخواستم برم از توی ماشین بی ام و مون پام به مجسمه عتیقمون گیر کرد دستم خورد به میز بیلیاردمون شکست حالا هم اومدم آلمان دستمو دکترم ببینه. lllllllllllllooooooooooolllllllllllll